حقایق پشت پرده و کردارهای ناشایست ؟

6 اردیبهشت 1403 - خواندن 4 دقیقه - 133 بازدید



 در طول عمر هر انسانی آگاه ، لحظاتی بسیار پرمعنی وجود دارد که اگر آگاهی او از پدیده ها و ارتباطات معمولی، فراتر برود ، از وجود خویشتن و جهان هستی که در آن زندگی می کند ، حقیقتی را احساس می نماید که با درک آن حقیقت می تواند صدای یک آهنگ بسیار معنا داری را از این جهان بشنود .

این آهنگ با اینکه به یک مفهوم کلی نزدیکتر است ، ولی دریافت انسانی در باره ی او بسیار مشخص و روشن است که می گوید : تو ای انسان نمی توانی بگوئی : " من نیستم " زیرا خود با روشن ترین درک ، وجود خود را مییابی ، چون هستی ، نمی توانی بگوئی " من بیهوده ام " زیرا ذات هستی یعنی قانون یا تبلورگاه قانون .

اکنون ببینیم آدمی در برابر این آهنگی که می شنود ، در چه موقعیتی زندگی می کند ؟ می دانیم که اکثر اوقات عمر آدمی با ناآگاهی، با احساس آزادی نامعقول، با احساس اینکه بایستگی ها و شایستگی های من ، در همین مسیری است که برای زندگی خودم انتخاب کرده ام ! سپری میگردد وبا این حال توجهی به این ندارد که این ناآگاهی و احساس آزادی نامعقول و اینکه بایستگی ها و شایستگی های من در همین مسیر است !! چه بدبختیها و چه نتایج مهلک را به بار می آورد . این تلازم را میتوان در مشاهده ی نتائجی وخیم که در پی بی اعتنائی به حقایق و امور دنیوی بوجود می آید ، به خوبی فهمید . می بینید یک مسامحه ی ناچیز در مجرای قوانین حاکم در ارتباطات دنیوی چه ببار می آورد. شما کودکی در نزدیکی ظرف بنزین که در آن باز است رها کنید تا بازی کند ، آنگاه یک قوطی کبریت هم در اختیار او بگذارید و با خاطری آسوده بروید که کودک شما در خانه مشغول بازی است بدون اینکه بداند اگر شعله ای به بنزین برسد چه نتیجه ای خواهد داشت . 

 ممکن شما پس از یک ساعت برگردید ، از همه ی موجودیت خانه و حتی اعضای خانواده جز تلی از خاکستر چیزی دیگر مشاهده نکنید . در این موقع تصدیق خواهید کرد که یک بی توجهی ناچیز به یک پدیده ی ناچیزتر ( بازی کودک با کبریت ) همه ی هستی خانه و اعضای آن را به دست آتش سپرده و آنها را به خاکستر مبدل ساخته است .

ما انسانها غالبا از این قضیه غفلت می ورزیم که یک نمود محدود و متعین در دیدگاه ما ممکن است سرنوشت هزاران واقعیت را در هم بپیچد . همه ی ما می دانیم که چگونه از یک سخن ناشایست ممکن است خون هزاران انسان بر زمین بریزد و ثروتها و موادی با ارزش کلان و کلان محو و نابود گردد .

 حال که چنین است پس باید پذیرفت که ممکن است یک سیلی به ناحق بر رخسار مظلومی سرنوشت حیات ابدی شما را دگرگون بسازد ، چنانکه ممکن است در وضع زندگی یک جامعه تغییراتی بوجود بیاورد . بنابراین ، ما باید در موارد تعلیم و تربیتهای خود این قضیه را بگنجانیم که ناچیزی نمود نباید تعیین کننده ی همه ی واقعیت ها و ارزشهای آنها باشد . لذا اگر منابع دینی ما بگویند : که اگر بدانید در پشت پرده ی این نمودهای ناچیزنما چه میگذرد ، و اگر بدانید نتائج اعمال ناشایست شما که اهمیتی به آنها نمی دهید چقدر خطرناک است ، باید راهنمائی عقل و وجدان را بپذیرید .

 ترجمه و تفسیر نهج البلاغه جلد بیست و یکم صفحه 205 خطبه صد و بیست و یکم : علامه محمد تقی جعفری 

حقایق پشت پردهاحساس آزادیبازی کودک با کبریت