از عزلت گزینی و تجردسازی گفتمان تا خط مشی حکمرانی

16 اردیبهشت 1403 - خواندن 12 دقیقه - 56 بازدید


گفتمان، ساختارمعنابخشی به ریل گذاری دولت:

گفتمان کلیتی است ساختاردهی شده که از عمل مفصل بندی حاصل می شود. مفصل بندی عبارت است از گردآوری عناصر مختلف و ترکیب آنها در هویتی نو که نظام معنایی را در ذهن سامان می بخشد (هوارث، 1377: 163) مفصل بندی در یک گفتمان بسیار اهمیت دارد که می تواند به تولید معنا منجر شود. عناصر متفاوت و جدا از هم که شاید بی مفهوم باشند هنگامی که در قالب گفتمان جمع می شوند هویت جدید پیدا می کنند. گفتمان ها منظومه ای از معانی هستند که در آنها نشانه ها با توجه به تمایزی که با یکدیگر دارند معنا می یابند. گفتمان ها تصور و فهم شهروندان از واقعیت را شکل می دهند.

هر یک از نشانه ها در رابطه با دیگر نشانه ها به عنوان یک بعد تثبیت می شوند و همه معانی ممکن برای یک گفتمان را شکل می دهد. یک گفتمان در اصل تقلیل همه حالت های ممکن به یک صورت مشخص مفصل بندی است. گفتمان تلاشی جهت توقف لغزش نشانه ها در ارتباط با یکدیگر و تولید یک نظام معنایی واحد است.

دال مرکزی در مرکز گفتمان قرار دارد به طوری که دیگر مفاهیم و نشانه ها حول این مرکز قرار می گیرند و با رابطه به این مرکز معنا می شوند. نشانه هایی که حول این دال مرکزی قرار دارند وقته نامیده می شوند. وقته ها پیش از اینکه به هویت موقتی دست یابند عنصری هستند که هنوز در قالب گفتمان قرار نگرفته اند و گفتمان های مختلف سعی در معنادهی به آنها دارند. در صورتی یک گفتمان موفق می شود که با اتکا به دال مرکزی خود مدلول های مد نظر را به دال گفتمان خود نزدیک سازد و نظام معنایی مطلوب خود را در ذهنیت جمعی تثبیت کند.

گفتمان سیاسی بر این اصل نهاده شده است که چگونه «وقایع» می توانند تحلیل شوند. به صورت مفهومی گفتمان سیاسی به مفاهیم فلسفی، زبانی و معنایی وابسته است که در ذهن شهروندان ترجمه می شود. دولت با انتخاب یک گفتمان به اقدامات خود در عرصه اجرایی کشور معنادهی می کند و با مفصل بندی میان تصمیمات و برنامه ها به عنوان عناصر این نظام معنای، اذهان شهروندان را سامان می بخشد.

متشکل سازی و مختصه گفتمان سیاسی چیست ؟

گفتمان سیاسی به مقامات رسمی کمک می کند تا با جامعه در ارتباط بمانند و البته از نظر اخلاقی هم خود را نمونه مطرح کنند. هدف این گفتمان سیاسی که در قالب کمپین مطرح می شود شکل دادن ارتباط بنیانی میان اقدامات دولتمردان و سیاسیون با عموم جامعه است.

گفتمان سیاسی اهمیت خود را در قبال سرمایه سمبلیک یا نمادین نشان داده که نوعی از قدرت را شکل می دهد. سرمایه نمادین نتیجه این است که وقایع بازخوانی و تفسیر شود و در یک گفتمان بزرگ تر به صورت شفاهی و نوشتاری بیان شود تا بتواند وقایع را به صورت نوشته های اجتماعی د ربیاورد. تمرکز اصلی گفتمان سیاسی بر قدرت تفسیر با استفاده از اسطوره ها و نشانه ها در خصوص وقایع است. گفتمان سیاسی اگر به گفتمان جامعه تبدیل شود می تواند نوعی از قدرت جمعی را ایجاد کند. لازمه رسیدن به چنین شرایطی شکل گیری یک مفهوم اسطوره ای-منطقی در میان شهروندان جامعه است.

گفتمان دولت باید پنج ویژگی صداقت، سازنده بودن، احترام آمیز بودن، بر اساس واقعیت بودن و در نهایت، امکان برقراری ارتباط با مخاطب را داشته باشد. در ادامه توضیح کوتاهی در خصوص هر یک از این ویژگی ها داده می شود.

صداقت: ویژگی اصلی هر گفتمان سیاسی صداقت است. اطلاعات غلط و بی توجهی به واقعیت می تواند رای دهندگان و سیاستگذاران را برای آنچه که در حال رخ دادن است به چالش بکشد. این مساله می تواند منجر به بی اعتمادی سخنانی آتی شود. مطالعات نشان می دهد نگرانی زیادی به بی صداقتی در سیاست وجود دارد که منجر به احساس بی احترامی به شهروندان می شود. مردم تنها از دروغ ناراحت نمی شوند بلکه از فرار از پاسخ و پاسخ غیر دقیق سیاست مداران نیز ناراحت می شوند.

سازنده بودن: اکثر سیاست گذاران در بین اولویت سنجی میان علایق و ارزش های مختلف و ایجاد بالانس بین آنها مردد هستند. گفتمان قصد دارد نشان دهد که این تردید وجود ندارد و البته هواداران هر یک از احزاب و جریان ها هم استدلال می کنند که نظر آنها کاملا صحیح است و نظر مخالفان شان کاملا غلط است. این چهارچوب بندی کار ناظران را برای تعیین اینکه چه فکر می کنند سخت تر می سازد و مبادله مسئولانه که قابل دسترس باشد را نیز سخت تر می کند. گفتمان غیر سازنده در حمله به انگیزه های مخالفان شکل می گیرد.

احترام آمیز بودن: گفتمان سالم، گفتمانی است که به دیگران احترام بگذارد. برخی از گفتمان های غیر احترام آمیز، کار سیاستگذاران را برای انجام وظایف شان سخت می کند و مردم خوب را از انجام کارهای سیاسی منصرف می کند.

بر اساس واقعیت بودن: سیاستگذاران علاقه دارند که خروجی فعالیت های آنها با منافع عمومی را در بازه زمانی فعالیت شان همراستا نشان دهند. این کار با ارائه منطقی شواهد مبنی بر نتایج گزینه های دیگر انجام می شود. گفتمان سیاسی سالم بر اساس شواهد بنا می شود. البته برخی از سوالات اساسی درباره ارزش هاست و فقط با شواهد توضیح داده نمی شود ولی مهم است که بین عبارات و گزاره های شواهد محور و ارزش محور در زمان تصمیم گیری تفاوت قائل شد.

درگیر کننده بودن: شاید به نظر آید یک گفتمان سالم سیاسی باید خالی از احساسات باشد. ولی سیاستی می تواند موثر باشد که بتواند همراهی زیادی را به خود جلب کند. تعداد کمی از شهروندان یک سخنرانی خشک و رسمی را برای زمان طولانی تحمل می کنند. لذا یک گفتمان سیاسی نیازمند شوخی، احساسات، داستان و نقل قول هایی است که تکمیل کننده موضوع باشد. در عین حال باید از موضوعات فنی و پیچیده غیرضرور صرف نظر کرد.

عزیمت از گفتمان به حکمرانی:

ناتلی و ویب (14Nutley & Weeb:2000) معتقدند سیاستگذاری به فرآیندی گفته می شود که دولت ها دیدگاه سیاسی خود را به برنامه تبدیل می کنند تا نتایج آن را بین شهروندان توزیع کنند.

در طول فرآیند سیاستگذاری این شیوه های گفتمانی هستند که معنا را تعیین، هویت ها را خلق، قدرت را توزیع و راه حل ها را منتشر می کنند که باعث اقناع یا اختلاف می شوند و به قدرت مشروعیت می بخشند (حق شناس، 1397: 220). به هنگام طراحی سیاست به طور صریح یا تلویحی به ارزش یا ارزش هایی استناد می شود که در یک گفتمان معنادار هستند.

همان طور که قبل تر اشاره شد معناداری یک عمل و پدیده مشروط به قرارگرفتن در چهارچوب یک گفتمان است. سیاست گذاری ها نیز در دوره های مختلف برای معنادار شدن به گفتمان نیاز دارند. از آنجا که در دوره های مختلف بزرگ ترین و قوی ترین بازیگر سیاست داخلی ایران دولت ها بوده اند، سیاستگذاری نتیجه گفتمان حاکم آن دوره بوده است و شیوه رمزگشایی مردم از اقدامات در چهارچوب گفتمان حاکم صورت می پذیرد.

در صورت نداشتن گفتمان در یک دولت یا ناتوانی در شکل دهی به یک گفتمان، معانی در گفتمان های دیگری شکل می گیرند و نحوه فهم و برداشت شهروندان از سیاست های دولت و واقعیت موجود در یک نظام معنایی متفاوت نزج پیدا می کند.

طرق ملموس سازی گفتمان سیاسی چین و آمریکا ؟

مثال های متعددی از تبدیل گفتمان سیاسی به مفاهیم ملموس و قابل سنجش در کشورهای جهان وجود دارد. در این بخش به دو مثال در خصوص گفتمان رئیس جمهور چین و رئیس جمهور آمریکا پرداخته می شود.

در چین شی با کمپینی با عنوان خط انبوه(Mass-Line) با هدف دسترس پذیر کردن دولت برای عموم مردم و از بین بردن چهار شیوه کاری نامطلوب را راه اندازی کرد. تدوین دستورالعمل های اداری، اصلاح نظام ارزیابی مدیران و اطلاع رسانی عمومی در این خصوص منجر به ثمربخشی آن شد. نتیجه رسمی کمپین او نتایج خیره کننده ای از نظر ساده سازی اداری و اصلاح رفتار عوامل دولت در اسراف کردن از منابع دولتی را در پی داشت. مطابق گزارشی که به صورت رسمی منتشر شد، این کمپین منجر به کاهش 25 درصدی هزینه های پذیرایی و حمل و نقل کادر اداری و سفرهای خارجی شد.

در ایالات متحده دونالد ترامپ با شعار بازگرداندن شکوه ایالات متحده وارد کارزار انتخاباتی شد. ترامپ با توجه به جامعه مخاطبان خود که عمدتا از جامعه، سنتی، مذهبی، با تحصیلات پایین تر، ساکن شهرهای کوچک تر و ایالت های غیر صنعتی تر بودند، هدف گذاری خود را برای جلب نظر این طیف به انجام رساند.

ترامپ با طرح محدودیت شرکت های آمریکایی در تولید محصولات در خرج از خاک آمریکا، محدودیت واردات از چین به عنوان اصلی ترین رقیب تولیدات آمریکا، ممنوعیت ارائه خدمات به مهاجران غیر قانونی، اقدام نمادین دیوارکشی بین مرز مکزیک و آمریکا، خروج از پیمان تجارت آزاد آمریکای شمالی(NAFTA) بین کانادا، مکزیک و ایالات متحده و انعقاد قرارداد جدیدUMSCA که شرایط بهتری را برای حمایت از تولید کنندگان آمریکایی ایجاد می کرد و ده ها سیاست دیگر که در کنار حمایت رسانه ای و کمپین اجتماعی انجام می شد، توانست گفتمان سیاسی اش را برای مخاطبان خود ملموس کند.

جمع بندی :

تبدیل گفتمان سیاسی به سیاست اجرایی نیاز به یک حرکت جمعی از سوی ارکان دولت دارد. لذا استفاده از نیروهای همسو با گفتمان دولت در سطوح حساس تصمیم گیری امری ضروری است. مهره چینی نقاط راهبردی دولت توسط رئیس جمهور با افراد کاملا معتقد به گفتمان دولت می تواند به عنوان ضمانت اجرای تبدیل به سیاست و برنامه اجرایی موثر باشد.

بی حسی به ارتباطات سیاسی در عصر بمباران اطلاعات بسیار مهم است در جوامع مدرن و در گسترش و تکثر منابع خبری اگر مخاطب نسبت به پیام های سیاسی بی حس شده باشد، گفتمان را از کارکرد مثبت تهی می کند. به همین دلیل برای تعیین ارتباطات سیاسی تنها محتوای پیام، یا محتوای تاریخی یا حتی محیط سیاسی در نظر گرفته نمی شود بلکه باید هوشیاری مخاطب و جلب توجه او را در نظر گفت.

در گفتمان یک همبستگی و هم نوایی پیوسته میان متن، عمل و زمینه نیاز است. استفاده از کمپین اجتماعی در کنار گفتمان سیاسی دولت مکمل اقدامات است. باید در رویکردها و سیاست های حاصله از گفتمان سیاسی ارتباط دستاوردها با گفتمان در قالب کمپین های اجتماعی تبیین شود.

در گذشته و در دهه 50 و 60 این گونه تصور می شد که تاثیر پیام سیاسی تنها به وسیله فاکتورهای اجتماعی و فرهنگی تاثیر می پذیرد. در دهه های اخیر مشخص شده است که دریافت پیام واحد می تواند به صورت بسیار متفاوتی رمزگشایی شود. یا حتی ممکن است منجر به پاسخ های متضاد شود. به این مساله هم باید به طور جدی توجه شود که پیام سیاسی به وسیله تعداد زیادی واسطه مانند خبرنگار، روزنامه نگار، تحلیلگر و... منتقل می شود که می تواند پیام را تغییر دهد. باید توجه کرد که فهمیدن یک پیام قانع کننده، یک پروسه منفعل نیست. گیرنده پیام نیز در پروسه دریافت پیام به صورت فعال حضور دارد. تمرکز بر تقویت رسانه های همسو، همراه کردن نویسنده ها و اینفلوئنسرها و در نهایت استفاده از ظرفیت گروه های مرجع بخشی ضروری از استفاده از گفتمان سیاسی در دولت است.

و آخرین نکته ضرورت ارزیابی خوانش شهروندان از سیاست ها و ارائه داده های موید اثرگذاری سیاست ها به جامعه است. این مرحله به نوعی نقش بازخوردگیری و حکم اصلاح رویه ها و سیاست ها را بازی می کند که امکان بازگشت از مسیر غلط و تغییر انگاره های شکل گرفته را میسر می کند. سه روش برای فهم اینکه مردم چگونه می توانند پیام سیاسی را درک کنند یا آن را تغییر دهند وجود دارد. نظر سنجی، مشاهده رفتار در انتخابات و در نهایت تحلیل محتوای شبکه های اجتماعی سه روش مرسوم برای فهم خوانش شهروندان از پیام اقدامات سیاستی در چهارچوب گفتمان حاکم است.

منابع:

هوارث (1377)، «نظریه گفتمان»، فصلنامه علوم سیاسی، ترجمه سید علی اصغر سلطانی، شماره 2

حق شناس، محمد جواد (1397)، «فرآیند سیاسی سیاست گذاری: رویکردی عملگرایانه به سیاست گذاری عمومی»، فصلنامه سیاستگذاری عمومی، دوره 4 شماره 2

Nutley، S. & J. Weeb (2000)، Evidence and Policy Process، in Davis HTO et al. (2000)، What Works? Evidence-based Policy and Practice in Public Service، Bristal: Policy Press.

حکمرانیغزلت گزینیتجردسازی