از ظاهر به باطن اشیاء توجه کنیم ؟

این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود

هرکه فکرت نکند نقش بود بر دیوار

 💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥

 تا حال از نوشته ها و یادداشتهایی سخن راندیم که بیشتر به اطوار و ظاهر می پرداخت ! اما حال میخواهیم ، قدری در پدیده های جهان آفرینش تامل کنیم به درون و حقیقت هستی آنها راه یابیم . میخواهیم با مشاهده زیباییهای جهان ، زیبایی و قدرت پروردگار توانا را توصیف کنیم .

 به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست

عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست...

هزاران نفر هر روز در سراسر جهان برگها را می بینند و بی تفاوت از کنارشان می گذرند اما کم کسانی هستند چون سعدی از مشاهده برگ به یاد آفریننده آن بیفتند و بگویند .

 برگ درختان سبز در نظر هوشیار

هر ورقش دفتری ست معرفت کردگار

 این گونه نوشته ها لازم است از جذابیت خاصی برخوردار شوند نویسنده باید آنها را با بیانی گیرا به تصویر کشد تا در خواننده تاثیر عمیق بر جای نهد .

به شکار آمده بودیم ز معموره ی قدس

دانه ی خال تو دیدیم و گرفتار شدیم

حافظ:

 گل :

یکی از زیباییهای جهان آفرینش، گل است ، که هر انسانی را به شگفت وا می دارد . تا بدانجا که هر شاعری برای ابراز احساسات و عواطف خود در زمینه ی زیباییها به گل روی می آورد .

نمونه ی بارزی از نشانه های قدرت خداوندی است که آن را با قلم صنع و هنر ازلی خویش رنگ آمیزی کرده ، و ترکیب و انعطاف خاصی بدان بخشیده است به طوری که قطره آبی بر گلبرگهای آن بسان گوهری درشت جلوه می نمایید. 

 برگ گل سرخ از نم اوفتاده لالی

همچو غرق بر عذار شاهد غضبان 

بوی عطرش هر آدمی را سرمست می گرداند و کبر و غرور را از یاد او می زداید .

 لطافت گل چنان می نماید که هیچ متاعی لطیفتر از آن نتوان یافت . نغمه دلنشین بلبل در کنار گل است که جلوه ای خاص و پر از ظرافت به خود می گیرد و گوش آدمی را می نوازد .

 تاثیر عشق بین که پس از مرگ عندلیب

اوراق گل بریزد و بر وی کفن شود

 در میان مزه ها ، هیچ شیرینی به حلاوت شهد گل نیست ، و این همه از صفات ظاهری گل می باشد .

 اما از دیگر خواص گل : نیروی تخیل شاعر با دیدن گل پا به عرصه ی کمال می نهد و آنچه در خیال و اندیشه دارد بر پای گل می ریزد و این گل است که در کمال اندیشه ی آدمی نقش بس حیرت انگیز دارد .

 ترا رمزی است در خوبی که هر کس آن نمی داند

خطی گل بر ورق دارد که جز بلبل نمی خواند...

وجود گل در جهان علم نیز بی بهره نیست . چرا که طبیب دوای هر درمان را از گل می ستاند . استفاده گل در صنعت نیز چشمگیر است ، صنعتگرانی چون رنگرز ، پارچه باف ، قالی باف همه و همه از شکل و ترکیب گل الهام می گیرند .

 حال چه زیباست که به خالق این سرمایه جاودانگی هم اشاره ای کنیم . هنرمندی که گل را به جهانیان عرضه نموده ، ریاضیدان بس کاردان بوده است چرا که او خواص هندسی و کلیه احجام را به دقت در گل گنجانیده و این ترکیب خاص را بوجود آورده و ظرافتی ویژه بدان بخشیده است .

 خود گل نیز به حکم گل بودنش وظیفه ای دیگر دارد و آن ادامه نسل گیاه است . که از مهمترین وظایف آن می باشد .

 از گفته های خویش چنین نتیجه میگیریم ، ! آن کیست که چنین گوهری را به بشر ارزانی داشته است ؟ به راستی او احکم الحاکمین است . همه ی نامهای نیکو از آن اوست که نیرومند و فرزانه است و به راستی که 《 لا حول ولا قوه الا با الله الاعلی العظیم 》

با که گویم که به این دیده چه ها میبینم 

هرطرف می نگرم لطف خدا میبینم ...

ماخذ

عباسعلی مولوی :