جامعه شناسی جنایی ؟ تعریف جامعه شناسی جنایی

1 تیر 1402 - خواندن 22 دقیقه - 2014 بازدید




تعریف جامعه شناسی جنائی:

 جامعه شناسی جنائی از علوم اساسی بزه شناسی است .

 ترخیص از کتاب جامعه شناسی مرحوم دکتر مهدی کی نیا پدر جرم شناسی جلد دوم ص38.. 

 در این باره ، ایشان می فرماید :؟ جامعه شناسی جنائی علمی است که در باره ی عوامل و شرایط اجتماعی جرم زا و صور گوناگون بزه و جنبه های کمی و کیفی آن و پیدایش فرد یا گروه های جامعه ستیز در میان جوامع انسانی با روش عینی و علمی یا مشاهده با کمک آمار جنائی به برسی و تحقیق می پردازد تا رابطه ی بزهکار را با جامعه دریابد ، مشکلات و آسیبهای اجتماعی یعنی جرائم ناشی از سوءتاثیر عوامل اجتماعی را تشخیص دهد و با همکاری گروهی و همه جانبه ی متخصصان رشته های علوم اجتماعی بر طرق پیشگیری از حدوث جرائم در یک جامعه و روشهای درمان و اصلاح و تربیت کسانی که به کجروی و تبهکاری افتاده اند و سازگار ساختن آنان با نظام اجتماعی دست یابد .


 از این تعریف پیداست که نتیجه ی تحقیقات جامعه شناسی جنائی ، جنایت را یک پدیده اجتماعی می شناسد ؛ محیط و عوامل اجتماعی را در ارتکاب جرم موثر میداند ؛ مشکلات و ناهنجاریهای محیط اجتماعی باعث بروز جرم می شود و فرد یا افرادی را وادار به جنایت میکند در این صورت بزهکار آلت فعل جامعه است و این اجتماع آلوده است که بذر فساد در مزرعه ی هستی افراد نگونبخت می پاشد . جامعه مسبب بدبختی ها و بزهکاریهای افراد است .

 به گفته ژان ژاک ، روسو : طبیعت ، انسان را نیک ، آزاد و خوشبخت آفریده ولی جامعه او را شریر و برده و بدبخت نموده است مسوولیت کلیه جرائمی که رخ میدهد متوجه مسبب آنها یعنی جامعه است .

 بزه یکی از مظاهر زندگی جمعی است . خارج از وضع اجتماعی ، بروز جرم قابل تصور نیست .

جامعه نقش موثر و فاعلی در پرورش بزهکار و وقوع بزه دارد .

 جامعه حداقل از بزهکاران بالقوه تبهکاران بالفعل می سازد و بزه را قوه به فعل در می آورد . گروهی معتقدند که بزهکاری قربانی جامعه است و اغلب باید سرچشمه جنایت را در خود اجتماع و نابسامانی های آن جستجو کرد . هر اجتماعی بزهکاران مخصوص به خود را دارد . " تبهکاران در نظر دکتر الکساندر لاکاسانی " مانند میکربها ، موجودات بیشعوری هستند فاقد اراده و خلاقیت هنری که در مسیر تحول و تکامل انسانیت راه نیافته اند و به سوی انسان شدن گامی بر نداشته اند ؛ زندگی اینها در خور خواب و خشم و شهوت ، دگر آزادی ، کشتار ، غارت، سرقت ، خیانت در امانت ، اخاذی ، سبعیت ، آتش افرازی ، افترا ، تجاوز ، دروغ، تخریب ، حماقت و جنون ....خلاصه می شود . افق دید این نوع از بشر جنایتکار از نوع میکرب ، بسیار محدود است از حد شکم و زیر آن تجاوز نمی کند ؛ عقل و اراده ای ندارد و اگر داشته است آن را برای 《شدن》و در مسیر متعالی تکامل دائمی بکار نینداخته است . 

او خدا را فراموش کرده است ، به خداوندی خدا اعتقادی ندارد ، ؟ چون اعتقادی به خدا ندارد ، حرکت به سوی ابدیت برای او فاقد معنی است . کسی هم او را یاری نکرده است به او مهر نورزیده است با او به گفت و شوند دوستانه در راه خیر و صلاح ننشسته است ؟ سخن از محبت ، انسانیت ، راستی ، فداکاری نشنیده است . او همواره تحقیر شده است ؛ استعداد او شناخته نشده است ؛ او اگر عقل و اراده ای هم داشته ، در محیطی آلوده و متعفن ، به دست دژخیمان و ددصفتانی گرفتار آمده که نخست عقل و اراده اش را از او سلب کرده و سپس از او هیولایی کثیف ساخته اند و او محکوم به جبر اجتماعی جامعه ی کثیف ، جامعه ی خشن و جامعه بی مهر و محبت و جامعه غرق در فساد گشته است . ؟؟

 اما در من یاس راه ندارد و من با اندیشه " لاکاسانی" 180 درجه تغییر به سمت آن بیشتر موافقم .

 من هیچ انسانی را تحقیر نمی کنم و او را تا حد یک میکرب ، پایین نمی آورم هرچقدر که شریر و جنایتکار باشد از درمانش و هدایتش به صراط مستقیم نومید نیستم زیرا شاهد زندگی جنایتکارانی بودم که عمری را در شرارت و خشونت گذرانده بودند ولی بشر دوستانی چاره اندیش از آنان دستگیری کرده اند و نه فقط از سقوط در جهنم جنایی باز شان داشته اند بلکه آنان را به سوی " شدن " کشانده اند ، یکی را به مقام خلاقیت معماری ، دیگری را به خلاقیت هنری نقاشی ، سومی را به طراحی صنعتی و چهارمی را به نویسندگی و مقام شامخ ادبی و .... ارتقاء داده اند .

 پس در برابر محیطی که میتواند فقط میکرب بپروراند ، جوامعی دیگر وجود دارد که میتواند محیط مناسب برای رشد استعدادها و راه گشوده ای برای انسان شدن باشد .

 


 به سخن دیگر ، جبر اجتماعی را در جهت مثبت آن نیز باید پذیرفت زیرا این انسان فرزانه ، انسان با عقل و بینش ، انسان خودآگاه ، انسان با اراده ، انسان جهان بین ، انسان روشن فکر ، انسان خلیفه الله ، میتواند سازنده جامعه خود باشد بدین گونه که پس از شناخت خود ، بر اساس قبول این نظریه که جنایت ثمره ی تلخ و نابهنجار محیط وقوع جرم است ، مکتب جدیدی به نام جغرافیای جنائی در جامعه شناسی جنائی بنیانگذاری شده است هر محیط جغرافیایی تبهکاران مخصوص به خود دارد . ؟ به شناخت جامعه و روابط اجتماعی و قوانین آن وقوف میابد و از طریق این علم و مجاهدت و قدرت خلاقه خود نه فقط از جبر اجتماعی رهایی می یابد بلکه بر جامعه مسلط می شود . دیگر او محصول خام و ساده جامعه نیست و در زندان اجتماعی محبوس نیست ، او خود را ساخته و جامعه را هم می سازد . 

جوامع انسانی به انسانهای : انسان آگاه ، اندیشمند ، نیرومند ، با اراده ، با تقوی ، با ایمان ، مدیر ، مدبر ، سالم و سازنده نیازمند است که اسیر هوای نفس و زندانی خویشتن خویش نباشد در ایثار بدان پایه رسیده باشد که بتواند همه ی منافع و حتی زندگی خود و خاندان خود را برای بقاء و سعادت جامعه و برای آرمانی که به آن عشق می ورزند فدا کند با تمام وجود به جامعه ی خود عشق ورزد . هیچ مردمی از بدبختی به خوشبختی نمی رسد مگر اینکه عوامل بدبختی را بشناسند و از خود دور کنند و بر عکس یک ملت خوشبخت را خدا بدبخت نمیکند مگر آنکه خود موجبات بدبختی را برای خویش فراهم آورند . باید خودمان را تغییر دهیم : از گرداب جهالت ، منجلاب فساد و رذالت اخلاقی ، از زنجیر اسارت و بردگی اندیشه های پوسیده ، از تاریکی دروغ و دروغگویی ، از تشتت و نفاق ، از ریا و ریاکاری ، از ظلمت لئامت و حسادت ، از هرچه نامردمی و نامردانگی است رهایی یابیم . ؟

 هر فساد مقدمه شکست و عین بدبختی و تیره روزی است و هر قیام انقلابی و اصلاحی و پیروزی در جهاد با نفس ، ابواب رحمت خدا را می گشاید . اجمال کلام : نظریه دکتر لاکاسانی که از جنبه آسیب شناسی اجتماعی مبالغه آمیز است از لحاظ بهداشت جنائی آموزنده است و به این فکر رهنمون می شود که برای ایجاد جامعه ی سالم ' نخست باید گندزدایی یا پلشت بری از محیط اجتماعی به عمل آید و آنگاه برای عقیم کردن و عقیم نگاهداشتن آن اقدام نمود تا محیط اجتماعی فاقد جرم زائی گردد و این هنگامی میسر است که همه ی افراد و سازمانها و تمام نهادهای اجتماعی، دست در دست یکدیگر نهند و طبق فرمان الهی " واعتصموابحبل الله جمیعا و لاتفرقوا " با وحدت نظر و هدف و احساس همواره از نهال آزادی و استقلال از طهارت و قداست و کرامت و تقوای اجتماعی جامعه ی خود پاسداری کنند . در هر صورت چون جامعه شناسی جنائی از علوم اساسی بزه شناسی است ، پس قلمرو آن محدود است و آن طور که در کلیات بزه شناسی بدان اشارت رفت ، دایره شمول جامعه شناسی جنائی وسیعتر از قلمرو محدود حقوق کیفی است زیرا از یک سو شامل آن قسمت از تظاهرات فعالیت انسانی یا ترک افعالی است که قوانین ارتکاب آنها یا خود داری از آنها را منع کرده و برای متخلف کیفر یا اقدامات تامینی تعیین کرده اند که این خود نیز از موضوعات حقوق کیفری است و از سوی دیگر هر امری که زیانهای اجتماعی به بار آورد متضمن مشکل و ناراحتی برای جامعه باشد که مورد توجه قوانین کیفری قرار نگرفته باشد در قلمرو تحقیقات جامعه شناسی قرار میگیرد مانند برسی علل اجتماعی الکلیسم ، خودکشی، فحشا ، قمار ، و انحرافات جنسی که در بسیاری از کشورها مشمول قانون جزا نشده اند . جامعه شناسی جنائی شعبه ای از جامعه شناسی عمومی است که برای تسهیل مطالعه و تحلیل قسمتی از پدیده اجتماعی یعنی بزه ، به طور نظری دست به این تجزیه زده اند زیرا تبهکاری مستقل از حالت اجتماعی نیست با این مقدمه ، جامعه شناسی جنائی را با مدد تعریف جامعه شناسی و به اعتبار آن میتوان چنین تعریف نمود : جامعه شناسی جنائی یک رشته تخصصی از جامعه شناسی عمومی ( اعم از پویایی و ایستائی) است که موضوع آن برسی روابط یکی از پدیده های جامعه انسانی یعنی بزه و عالم آن یا بزهکار که پدیده ی دیگر جامعه است با جامعه و تعیین وسائل تقلیل و تحدید این پدیده ی اجتماعی و انسانی می باشد . جامعه شناسی جنائی اگر چه یکی از شعب تخصصی جامعه شناسی پذیرائی است ولی از جامعه شناسی ایستائی مانند برسی مسائل شهری و روستایی و جمعیت شناسی و تراکم جمعیت ، جوامع خرد و کلان ، در شناخت پدیده های جنایی بهره فراوان میگیرد . 

 رابطه ی جامعه شناسی جنائی با جامعه شناسی عمومی ما را از تکرار و نقل بسیاری از تعاریف معاف می دارد به این ترتیب برای تعاریف جامع و مانع جامعه و امر اجتماعی، حیات اجتماعی ، وجدان جامعه ، رشد و تکامل اجتماعی، ظهور و بروز جوانی و پیری و زوال یک جامعه ، مگر طبیعی یک جامعه ، مگر ناگهانی یک جامعه ، مسئولیت، هوش و نبوغ، هنر و ادبیات ، شکست و پیروزی جامعه ، جامعه پیشرفته ، جامعه در حال رشد و توسعه ، جامعه منحط ، جامعه ی عقب افتاده، جامعه ی محروم ، و خلاصه کلیه خصوصیاتی که از مظاهر حیات فردی انسانی برای هر جامعه قائلند در جامعه شناسی عمومی برسی شده است و فرض ما بر این است که پژوهشگران رشته جامعه شناسی جنائی به این مفاهیم آشنا هستند از تکرار آنها در این مقاله خود داری می شود . " نظر ماکسول " _ ماکسول در اثر خود به نام " جنایت و جامعه " بزه را ثمره روابط متقابل بزهگار و جامعه دانسته ، بالمآل ، موضوع و سه پایه اساسی جامعه شناسی جنائی را تبهکاری و تبهکار و جامعه خوانده و رسالت جامعه شناسی جنائی را یافتن وسایلی برای کاهش بروز جرم و افراد بزهکار در جامعه می شمارد .وی جامعه شناسی جنائی را چنین تعریف کرده است : 

" جامعه شناسی جنائی ، تبهکاری را به عنوان پدیده اجتماعی برسی میکند و در پی یافتن شرایطی است که در آن تبهکار بوجود آمده است و هدف آن تعیین وسایلی است که بتوان چنین تولیدی را محدود ساخت .

 دانش مزبور فقط بزهکار و عملی را که او در جامعه مرتکب می شود مورد آزمون و پژوهش قرار می دهد . "


روش تحقیق در جامعه شناسی جنائی

 غایت هر علم یافتن رابطه علت و معلولی است که وقایع را به یکدیگر می پیوندد .

 جامعه شناسی جنائی در جستجوی رابطه ی علت و معلولی بین عوامل و شرایط اجتماعی و بروز جرم است . هیچ عامل اجتماعی به تنهایی جرم زا نیست . در جرم شناسی سخن از علت ناقصه ، اقتران چندین عامل جرم زا و یا ترکیب عوامل معد و تعیین کننده ( موجبه ) است که علت نهایی یا فاعلی یا علت تامه ارتکاب جرم را تشکیل می دهد . از سوی دیگر ، کثرت تعدد عوامل جرم زا و نحوه ی ترکیب و اقتران هرچندتای آنها با یکدیگر ، به قدری متنوع و پیچیده است که با قاطعیت نمی توان در باره تاثیر سهم هر یک از آنها اظهار نظر نمود و به یک قاعده کلی دست یافت .

 بعلاوه بنا بر خواسته و ملی پژوهنده نمیتوان به سهولت در ترکیب عوامل اجتماعی تغییراتی ایجاد نمود تا نتیجه ی آن تغییرات را دریافت . علم جامعه شناسی به جای آزمایش و ایجاد این تغییرات در یک جامعه ی مورد تحقیق خود ، به مشاهده وقایع در بین گروههای مختلف و مقایسه ی اختلافات آن وقایع می پردازد و آنگاه با توسل به قواعد منطقی به تجزیه و تحلیل و تبیین و توجیه نقش هر یک از عوامل اجتماعی می پردازند . برای حصول به نتیجه صحیح و برکنار ماندن از خطا باید بسیار محتاط و دقیق بود و همواره اسلوبی را که " جان استوارت میل " پیشنهاد کرده است در مد نظر داشت و آنها را بکار بست . در تحقیقات جامعه شناسی جنائی باید روشنائی را برگزینیم که بر تعریف این دانش قابلیت انطباق داشته باشد و حصول به هدفهای آن را برای پژوهندگان میسر سازد .

 به سخن دیگر : اگر تعریف جامعه شناسی جنائی مورد عنایت و توجه خاص باشد روش تحقیق نیز از آن پدید می آید و میتوان به مجموع وسایل و طرقی دست یافت که ما را به درک قوانین واقعیتهایی که در قلمرو جامعه شناسی جنائی است رهبری کند . جامعه شناسی جنائی از این رهگذر که شاخه ای از جامعه شناسی عمومی است نمی تواند راه تحقیق هموار شده این دانش پردامنه را نادیده گیرد ، ناگزیر است بدون تعصب و با ذهنی خالی از پیشداوری باید روش برسی یعنی یا مشاهده و مقایسه را پیش گیرد که علوم تجربی طبیعی و اجتماعی از آن بهره های فراوان بدست آورده اند .

 جامعه شناسی جنائی از این رهگذر که از علوم اساسی جرم شناسی است از میان تمام نمودهای اجتماعی فقط به وقایع محرمانه و مجرم و ارتباط کمی و کیفی آنها با جامعه توجه دارد بنابراین در ضمن کاربرد روشهای عام علوم اجتماعی باید به روشها و وسایل خاصی توسل جدید که در جرم شناسی از آن بهره برداری می شود. 

 در جامعه شناسی جنائی به تجربه و آزمایش خاص علوم تجربی و طبیعی است نمیتوان روی آورد زیرا موضوعات مورد بحث این دانش مانند قتل ، ضرب و جرح ، اعمال منفی عفت ، سرقت ، کلاهبرداری ، خیانت در امانت ، جعل ، حریق ، جاسوسی ، خلاصه جنحه و جنایاتی که تحت تاثیر عوامل اجتماعی بروز میکند موضوعاتی است که از آزمایش آنها در آزمایشگاه بسیار دشوار و غالب اوقات غیر ممکن است . ولی این امر لطمه ای به پایگاه علمی جامعه شناسی جنائی نمی زند و از ارزش واقعی آن چیزی نمیکاهد زیرا از یک سو همه ی علوم محکوم به اتخاذ روش واحدی نیستند و از دیگر سو تمام علوم مربوط به کشف حقایق طبیعت نمی توانند روش تجربه در آزمایشگاه را بکار برند از آن جمله باید علم هیات و نجوم را نام برد که از دیر باز ذهن کنجکاو بشر معطوف بدان است ولی کدام آزمایشگاه ی است که بتواند میلیون ها کهکشان و منظومه نجومی را که هر یک متضمن کارت عظیم سماوی است در خود جای دهد تا محققان روی آنها به تجربه و تجزیه و تحلیل پردازند ؟ آیا این ناتوانی و عدم قدرت از دقت و عظمت و پایگاه رفیع علم هیات و نجوم که متکی بر مبنای ریاضی است چیزی کاسته است ؟ روشهای تحقیقات با روشها و وسایل گوناگون باید به آمار سپرده شود زیرا اساس و پایه جامعه شناسی آمار است . قوانین مطمئن جامعه شناسی جنایی باید بر اساس آمار باشد . آمار جنائی است که چهره ی جنائی یک جامعه را تصویر و ترسیم می نماید . 

همبستگی که بین پدیده های گوناگون جامعه وجود دارد به وسیله آمار بدست می آید . با عمل تجرید بزهکاری از بزهکار ، با مطالعه میزان تبهکاری در مکان و زمان و شرایط خاص و ترسیم منحنی تغییرات آن میتوان به یک قانون جنائی رسید و رابطه بین پدیدههای مختلف جامعه را با بزه بدست آورد . راهی است که جامعه شناسان جنائی طی کرده اند .

 رابطه بین بیسوادی و ارتکاب جرم ، رابطه بین فقر و بزه ، ثروت و بزه ، بیکاری و بزه ، مشاغل و بزه ، تراکم جمعیت و بزه ، مسکن و بزه ، الکلیسم و بزه ، طلاق و بزه ، گدا پروری و بزه ، اعتیاد به مواد مخدر و بزه ، مطبوعات و بزه ، تلویزیون و بزه ، تعارض فرهنگی و بزه ، شب و روز و فصول... و بزه را فقط آمار جنائی میتواند نمودار سازد .

 در باره روشها و وسایل مورد لزوم ، به منظور پرهیز از خطا ، توضیحات تکمیلی زیر باید مورد عنایت محقق گردد .

 جامعه شناسی جنائی و تاریخ


هیچ ملتی بدون تاریخ نیست و از تاریخ خود جدا هم نیست و در مسیر تحول و تکامل خود یک شبه ره صد ساله را نپیموده است .

 تاریخ آیینه تمام نمای وقایع اجتماعی است ؛ آئینه ای که حوادث زشت و زیبا ، شکست و پیروزیهای دور و کهن و روابط فرهنگی و اقتصادی و انسانی را بر طبق اصول چون دورنمایی مبهم و مه آلود و راکد و جامد نمایش میدهد و واقعیات نزدیک را به صورتی روشن تر و دقیق تر ، زنده تر و محرک جلوه گر می سازد . تاریخ تطورات روابط اجتماعی ، اتفاقات و حوادث و وقایع زندگی انسانی و سیر فکری و رشد عقلی و مبارزه هر جامعه یا ملت یا امت را در فائق آمدن بر مشکلات و تلاش پی گیر او را در ایجاد صلح و آرامش و تامین زندگی بهتر و اعتلای سطح فکری و ایجاد نظام اجتماعی مطلوب در صفحات خود ثبت کرده است که بر اثر عوامل یک رشته اصول و قواعد به نام معلومات تاریخی برای نسل معاصر پدید آمد .

 " معلومات تاریخی در تحقیقات جامعه شناسی جنائی ، مفتاح پیروزی است .برای درک رویدادهای جنائی در یک جامعه ، ناگزیر از فهم عمیق وقایع و پدیده های پیشین و تحلیل و توجیه و موجبات تحول و تطور آنها هستیم و باید علل وجود و کیفیت نشو و نما و گسترش آن را دریابیم .

ضمن تحقیق در باره ی عوامل موثر در شیوع مواد مخدر به این راز پی برده ایم که اینگونه جرائم و اعتیادهای زیانبخش و ویرانگر ریشه تاریخی دارد و سیاست منحوس غیر انسانی استعماری بزرگترین عامل اشاعه ی آن بوده است و اعتیاد شوم از نسلی به نسلی دیگر ، در مقیاسی وسیع تر ، به دست سیاست بازان خون آشام برای از پا در آوردن شرقیان و سلطه بر آفریقای نگونبخت ، چون سرطان ریشه دوانیده است . 

بی تفاوتی یک ملت گذشته از آنکه مرهون وضع اقلیمی آن است ثمره تلخ رژیم حکومت در ادوار تاریخی است .

ملتی که به ضعف گرائیده و مزه رنج و تلخ کامی شکست را چشیده ، برای رهایی از تسلط بیگانه و خرابکاری در تاسیسات دشمن برای صیانت نفس از دروغ پرهیز نکرد . پس برای دست یافتن به راز اشاعه ی دروغ در میان جماعتی باید به سوابق تاریخی آن جماعت رجوع کرد .

 کثرت انواع جنایات هولناک در ایالات متحده آمریکا معلول ترکیب اجتماعی آن جامعه ی نوپاست که در طی تاریخ کوتاه بر اثر مهاجرت اقوام و خانواده ها و افراد ناراضی و ناسازگار پدید آمده است . یکی از حقایق ثابت تاریخ این است که پدیده های زندگی اجتماعی تابع زمان و مکان بوده با تغییر این دو عامل دستخوش تنوع و تغییر اند . جرم که یک پدیده اجتماعی است از تاثیر حرکت زمان و تغییر محیط اجتماعی مصون نیست . برهان اینکه _؟ فرد بزهکار سرگذشتی دارد که جرم آخرین حلقه ی سلسله و قایع زندگی او بوده است . 

برای پی بردن به علت ارتکاب جرم او باید دفتر دفتر حیاتش را گشود و سیر تکوینی بزه ارتکابی او را در عوامل اجتماعی که وی را در بر گرفته و تاریخ زندگی او را تدوین نموده جستجو کرد . این ورق زدن کتاب تاریخ حیات فردی بزهکار و برخورد او با جامعه ، به دست محقق جرم شناسی و شنیدن سرگذشت مجرم از زبان خودش مصاحبه نام دارد . از طریق مصاحبه میتوان بر اطلاعات مفیدی در باره ی تکوین جرم ، از نطفه تا بروز جرم وقوف یافت .

 مصاحبه میتواند عقاید تبهکاران را نسبت به خودش و خانواده و محیط نشو و نما و اطرافیان و هیات حاکمه روشن سازد . کمبودها و تنگناها ، استعدادها، توانائی ها و عقده ها را بوضوح ارائه دهد. از این راه است که به ویژگی های روانی تبهکار و برخوردهای اجتماعی و علل ناکامی او و بروز جرم میتوان پی برد و معمای جهانی علت جرم را لااقل در خصوص مورد گشود . یکی از هدفهای جامعه شناسی جنائی درمان تبهکار است بین پرسشگر و بزهکار ، تعاملی چون تعامل بین پزشک و بیمار وجود می آید تا پرسشگر تمام وجود و هستی و سابقه تبهکار را درک کند....


جامعه شناسیتحقیقات جامعه شناسیمحیط آلوده