آیا دوران انسانیت و زندگی انسانی سپری شده است ؟

2 فروردین 1402 - خواندن 7 دقیقه - 598 بازدید


آیا دوران انسانیت و زندگی انسانی سپری شده است ؟ آیا بشر از پرورش های معنوی و احیاء سجایای انسانی مایوس گردیده است ؟ آیا انسان در تمدن صنعتی تا این پایه دچار انحطاط اخلاقی شده است که فقط آتش و خون میتواند مانع تجاوز کاریش شود ؟ مایه ی بسی تاسف و شرمساری است که دنیای متمدن امروز ، به نام حفظ امنیت جهان ، مصارف سنگینی را برای ساختن سلاحهای پیشرفته تحمل مینماید ولی یک دهم آن پولها را در راه انسان سازی ، پرورش حس وظیفه شناسی ، و احیای سجایا انسانی که عامل حفظ امنیت است صرف نمی کند. " نویسنده کتاب ( بشر مضطرب ) دکتر آدولف هوده ، در یکی از روزنامه های آلمانی نوشته است : ( چندین هزار میلیارد دلار هزینه ی مسابقات تسلیحاتی جهان در دهال آینده است ) چرا جهان بخود نمی آید و چرا این پولها را صرف آموزش و پرورش و مبارزه با فقر نمی کنند ؟ آیا به راستی نمیتوان با این پول ، فکر جنگ را از ذهن بشر خارج کرد . چرا بشر بیدار نمی شود ؟ چرا شب و روز فکر و ذکرش این است که خود را برای جنگ آماده سازد ؟ اگر تمدن ما به این ترتیب پیش رود سقوط ارزشهای اخلاقی ببار خواهد آورد . در جهان کنونی هزینه ی تسلیحات خیلی بیش از هزینه های آموزش عمومی است . سازمان به اصطلاح سازمان ملل می گوید : هزینه متوسط یک سرباز در سال 7800 دلار است و هزینه متوسط آموزش سالانه یک کودک 100 دلار تجاوز نمی کند . این چه جهانی است ؟ چرا نشسته ایم و کاری برای نجات بشر انجام نمی دهیم .؟ در جنگ جهانی اول و دوم ، چهره ی واقعی کشورهای پیشرفته و توسعه یافته از زیر ماسک فریبنده ی تمدن صنعتی بیرون آمد و بمباران های مخرب و مرگبار ، کشتارهای دسته جمعی ، و اعمال ضد انسانی ، این حقیقت را روشن ساخت که بشر متمدن تا چه حد دچار سقوط اخلاقی شده است ، انسانیت را از یاد برده است ، مکارم اخلاق و سجایای انسانی را پایمال نموده و عملا به درنده خوئی گرائیده است . اگر دنیای امروز با جنگ جهانی سوم مواجه گردد بلایا و خطرات ناشی از آن به تصور نمی آید ، زیرا پس از پایان یافتن جنگ جهانی دوم تا امروز از طرفی بی ایمانی مردم تشدید شده ، خودپرستی جنگ ستیزان فزونتر گردیده ، و ناپاکی و فساد اخلاق در سراسر جهان افزایش یافته است ، و از طرف دیگر ، پیشرفت سریع علوم طبیعی و صنایع ماشینی و تکنولوژی ابزارهای جنگی مدرنتری همچون لیزری و بیولوژیکی در اختیار کشورهای پیشرفته قرار داده و ابرقدرتهای جهانخوار را به نیرومندترین وسائل نابود ساختن انسانها مجهز ساخته است . در باره جنگ جهانی دوم سخن از این است که چند میلیون انسان بیگناه کشته شدند ، چندصدهزار نفر دچار نقض عضو شدند ، و چه مقدار ویرانی در نقاط جنگ زده ببار آمد . ولی کارشناسان آگاه در باره ی جنگ احتمالی آینده از نابودی بشر سخن می گویند و محو حیات را در کره ی زمین پیش بینی می کنند .

راسل در کتاب خود نوشته است : بمب اتمی و حتی بیشتر از آن بمب هیدروژنی سبب ایجاد وحشتهای تازه ای شده و نتایج علم را در زندگی بشر بیش از پیش در معرض تردید قرار داده است . حتی بعضی از صاحب نظران برجسته خاطرنشان ساخته اند که خطر محو حیات ، این سیاره خاکی را تهدید میکند . اگر پیشبینی جنگ هایی در آینده صحیح باشد در آن صورت مجبوریم در سالهایی نه چندان دور یکی از این دو شق را بپذیریم : یا باید اجازه دهیم که بشر به دست خود حیات خویش را نابود کند ، یا باید از بعضی از آزادیها که خیلی هم مورد علاقه ما است صرف نظر کنیم . شاید ما اکنون در آخرین دوره حیات بشر زندگی میکنیم و اگر چنین باشد در محو و نابودی حیات ، مدیون علم هستیم . نیمه ی قرن بیستم گفتگو از از این بوده که بشر در تمدن صنعتی، حق و فضیلت را از یاد برده ، عدل و انصاف را فراموش کرده ، و سجایای انسانی را ترک گفته است . ولی امروز می گویند پیشرفت علوم طبیعی و گسترش سلطه ی ماشین در کشورهای به اصطلاح پیشرفته نه تنها باعث انحطاط اخلاق اجتماعی شده است بلکه مشکلات و مصائب دیگری را نیز در شئون مختلف زندگی ببار آورده و سعادت بشر را در معرض خطر جدی قرار داده است . بسیاری از دانشمندان عقیده دارند که سلطه ی ماشین در جوامع و نفوذ آن در جمیع مظاهر زندگی ، شخصیت آدمی را در هم شکسته ، خلاقیت فکر و ابتکار اندیشه را کاهش داده ، فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی را به مخاطره انداخته ، ارزش استقلال و اراده را از میان برده ، مردم را به صورت ابزارهای صنعتی درآورده است . در جوامع غربی، اجسام و اشیاء یعنی کالاها و محصولات ماشین بر مردم و گروه های مختلف اجتماعی مسلط شده اند و این سلطه ی مخوف و سرد و بیروح ، روز به روز فزونی می یابد و بیشتر می شود و پیشتر می رود .احساس افراد جامعه این است که با ماشین همجنس شده اند و سرنوشت مشترکی یافته اند و این نظامات و تشکیلات ماشینی است که همه ی کارها را انجام می دهد و افراد دیگر نمیتوانند از خود ابتکاری نشان دهند .

یکی دیگر از عوارض زیانبخش تمدن صنعتی و ماشینی ، فردگرایی است که اثر عملی آن پاشیده شدن خانواده ، برهم خوردن روابط خانوادگی ، از هم گسستن پیوندهای روحی ، و پایمال شدن عواطف انسانی است . فردگرایی در جوامع غربی ، بیماری افسردگی ببار آورده و افراد بسیاری را آنچنان بی نشاط و دل مرده ساخته که از خویشتن مایوس شده اند . زندگی را پوچ و بی معنی میدانند و برای آنکه از این وضع رنج آور و دردناک رهایی یابند اغلب دست به خودکشی می زنند .بیماری افسردگی آنچنان بشر قرن حاضر را در محاصره ی خود قرار داده و به سرعت در روح انسانها لانه میکند که باید این قرن را قرن افسردگی نامید.

دوران انسانیتسلاحهای پیشرفتهتمدن صنعتیبشربت مصطرب