تاثیر محیط و مبانی جرم شناسی : The in Fluence oF the environment and the basics OF criminology

13 دی 1401 - خواندن 7 دقیقه - 1029 بازدید



تاثیر محیط و مبانی جرم شناسی ؟

 با توجه به نام یادداشت و موضوعات آن " مطالعات بلانتن (BLANTON) و دیگر دانشمندان راجع به نخستین لحظات رفتار نوزاد بلافاصله پس از دیده گشودن به روی جهان موید اظهارات ( کانت ) است که خاطرنشان می کند نعره ی نوزاد بیشتر لحن خشم دارد تا تضرع و اظهار تاسف .

 نخستین ابراز خشم نوزاد برای بسیاری از دانشمندان و روانشناسان قابل توجیه است ( ربکاوست Rebecca Yest) تایید میکند که اصولا در انسان دشمنی و تنفر ، مقدم بر دوستی است و منشا آن اشتباه اولیه ذهن است که رفته رفته به صورت عادتی نیرومند درمیآید تا اینکه قوه عقل و منطق و تربیت صحیح آن را ریشه کن سازد . ( برهان ) از آغاز زندگی ، خوردن کودک تحت نظم و شرائطی قرار میگیرد و نمی تواند هر موقعی که مایل است غذا بخورد . بزرگتران مثل پدر و مادر در رعایت زمان و نظم غذا چنان کارسازند که گمان میکنند غذا دادن به کودک در وعده های منظم امری است بسیار طبیعی و مطابق نیازمندی های طفل . فاصله های غذا به تدریج طولانی تر می گردد و پس از چند ماه کودک ناگزیر است برای تغذیه روشهای دیگری جز مکیدن را قبول کند.

این تغییرات برای کودک ، جنبه ی انقلابی دارد و ملاحظات کارشناسان بیماری اطفال از یک طرف و مطالعات روانکاوان از طرف دیگر اثبات کرده است که این تغییرات، اختلالات روانی مهمی در طفل ایجاد میکند و ممکن است آزردگی وی تدریجا به صورت خصومت و تهاجم درآیند.

قدر مسلم است که تجربیات عاطفه ای کودک به مراتب بیش از چگونگی نظم تغذیه، در شخصیت آینده وی موثر است و در نتیجه مطالعات روانکاوی درمی یابیم که تعلیمات توام با اختلالات عاطفی و آثار کشمکش و اصطکاک بین کودک (به عنوان نماینده طبیعت ) و پدر و مادر را به عنوان نماینده ی جامعه در تمام مدت زندگی باقی خواهد ماند.

مطالعات روانشناسان : Studies OF psychologists

مطالعات روانشناسان در مورد نوزادان نشان میدهد که حتی در روزهای اولیه زندگی کودک اختلافاتی در خوی و رفتار او نسبت به کودکان دیگر مشاهده می گردد. یک کودک آرام و بی صدا است و حال آنکه کودک دیگر بی تاب و بی قرار است و پیوسته میگرید و ابراز خشم و عصبانیت می کند.

دکتر علی قائمی می نویسد : دوران بسر بردن کودک در شکم مادر و چگونگی بدنیا آمدن وی ممکن است در مشی عمومی رفتارش به هنگام تولد موثر واقع شود ، حتی در میان کودکانی که از یک پدر و مادر بدنیا آمده اند. در مرحله ی نوزادی ،از لحاظ خوی و رفتار اختلافاتی مشاهده می گردد. در هر صورت مهمترین عامل اجتماعی موثر در کودک ارتباطی است که بین پدر و مادرش برقرار می گردد.اگر پدر و مادر سختگیر و کم مهر باشند کودک اغلب درون گرا می شود و از جهان واقعی به جهان خیالبافی پناه میبرد و در آنجا آنچه را که در زندگی عادی نیافته است جستجو می کند . از طرف دیگر ممکن است پدر و مادر محبت بیش از حد به کودک ابراز دارند و او را ، وا دارند که پیوسته خودنمایی کند و بیش از آنچه واقعا هست برون گرد شود . تربیت های دوران کودکی نیز مانند پاره ای از بیماریهای روانی باعث ناسازگاری با محیط اجتماعی و شکست شخصیت است . کسانی که در کودکی ، خودپسند و متکبر ، حقیر و فرومایه ، از خود راضی و ناز پرورده یا با صفات مذموم دیگری نظایر اینها بار آمده اند در دوران بلوغ و جوانی با مشکلات گوناگونی مواجه هستند و نمیتوانند به آسانی خود را با جامعه تطبیق دهند و به شایستگی احراز شخصیت نمایند . اینان بر اثر شکست های درونی و بی اعتنایی مردم به توقعات نادرستند همواره ناراضی و خشمگین هستند و همه را بد و فاسدالاخلاق میدانند و اغلب با سرپیچی از آداب و رسوم اجتماعی یا جنگ و ستیز با مردم ، خاطر آشفته خود را آرام و تحقیرها و اهانتهای دگران را تلافی می کنند ، غافل از آنکه با این قبیل اعمال ناپسند نه تنها شخصیتی کسب نکرده و نقایص خود را جبران ننموده اند بلکه یک قدم تازه ای در راه بدبختی خود برداشته و مشکل جدیدی بر مشکلات خویشتن افزوده اند . همانطور که گفته شد ، کسانی که از کودکی به دست والدین و مربیان نادان و در محیطهای فساد پرورش یافته اند و به رفتار بد عادت کرده اند در جوانی و بعد از آن مشکلات بزرگی بر سر راه دارند زیرا اینان بر اثر سوء تربیت قادر نیستند بدرستی با مردم سازش کنند و شایستگی احراز شخصیت نمایند. 《پاولف》روانشناس معروف روسی می گوید : ارتکاب جرم از جهاتی ناشی از علل اقتصادی و اجتماعی است ، وضع نامناسب اقتصادی و فقر را باید یکی از عوامل مهم ارتکاب جرم دانست . به طوری که آمار نشان میدهد ، جرائم اطفال و نوجوانان در شهر و محلاتی که استیصال و فقر در آنها بیشتر رسوخ دارد بیشتر دیده می شود . یکی از عوامل بزهکاری شرایط بد و نامناسب وضع خانوادگی است ، جدایی و محروم ماندن اطفال از مهر و محبت مادر ، یکی از علل بزهکاری به شمار آمده است... بزهکاری کودکان با اختلال سلوک ارتباط دارد . بزهکاری از دیدگاه قانونی ارتکاب اعمالی است که از طرف قانون برای آنها مجازات تعیین شده است . تفاوت بزهکاری کودکان و نوجوانان در مقایسه با بزرگ سالان در این است که کودکان به این خاطر که زیر سن قانونی هستند مجازات نمی شوند و به کانون های اصلاح و تربیت فرستاده میشوند . از دیدگاه روانشناسی ، بزهکار در گروه افراد ناسازگار اجتماعی جای دارد و در نگاه حقوقی بزهکار کسی است که به مخالفت با قوانین تعیین شده جامعه پرداخته و دست به اعمال خلاف عرف و قانون زده است .



منابع : روانشناسی دکتر علی قائمی

کتاب تاثیر محیط و مبانی جرم شناسی چاپ 1401 : تالیف مسیح شیرانی بیدآبادی

استاد محمدتقی فلسفی 


روانشناسیبزهکاری کودکاندوری مادر از کودکمسیح شیرانی بیدآبادی