آثار حقوقی ناشی از قرار داد انتقال سلول های جنسی (تخمک و اسپرم)

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 18

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_AHRAR-4-8_001

تاریخ نمایه سازی: 1 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

در حال حاضر در سراسر دنیا زوج های نابارور بسیاری با استفاده از روش های کمک باروری دارای فرزند شده اند. ما در این پژوهش سعی در این داریم به بررسی فقهی و حقوقی تلقیح مصنوعی بپردازیم زیرا حقوق ما ریشه در فقه دارد و بدون پرداختن به مبانی فقهی امور وضع حقوق برای آنها مشکل می شود. در نتیجه در بررسی فقهی ابتدا به حکم تکلیفی یعنی جواز یا حرمت استفاده از این روش های تلقیح مصنوعی می پردازیم و سپس به حکم وضعی این روش های تلقیح که منجر به مشخص شدن نسب این کودکان می شود و در نهایت به بررسی حقوقی نسب فرزند حاصل ازتلقیح مصنوعی می پردازیم زیراکه با معلوم شدن نسب طفل وضعیت های دیگر او نظیر حضانت وسرپرستی و غیره روشن خواهد شد. باروری جدید یا تلقیح مصنوعی نشان دهنده یک رویکرد درمانی است، که در اواخر قرن بیستم برای درمان ناباروری در زوجین شکل گرفت. این روش درمانی در سال ۱۷۶۵ آغاز و سرانجام به درمان ناباروری در انسان منتهی گردید و از جمله روش های مورد استفاده در این زمینه استفاده از رحم زن بیگانه یا رحم همسر دوم مرد برای قرار دادن جنین جهت رشد تا لحظه تولد طفل می باشد.

نویسندگان

سیده مریم اسدی نژاد

Ahrar Institute of Technology and Higher Education, Rasht, Iran