کله شق

25 آذر 1401 - خواندن 3 دقیقه - 2153 بازدید


عنوان : کله شق

واژه کله شق و کله شق بودن را می توان اینگونه تعبیر نمود که : ترکیب عجیب و قابل پیشبینی از کنجکاوی ، کله شقی و احتمالا گستاخی است که باعث می شود که به خود میگوئیم ، من آن هستم که باید رسیدن به خط پایان را امتحان کنم . بنابراین هر آدمی را کله شقی هایش میسازد ، یعنی به اعتبار کله شقی اش انسان است ؛ البته منظور از خودخواهی هایش نیست . زیرا حساب خودخواهی از غرور به کلی جداست و کله شقی جز وی از غرور است و جزو مشاهده شدنی های غرور است و غرور منشاء جباریت بشر است که در آن حقارت ، نادانی و ضعف اراده در آن نهفته است . کسی که از یک یا چند جهت احساس حقارت و پستی میکند برای آنکه نقص خود را بپوشاند و کمبودهای خویش را پنهان بدارد منزلت و مقامی را ادعا می کند که فاقد آن است و چون می بیند مردم ادعای او را نمی پذیرند و از قبول آن سر باز می زنند خشمگین و ناراحت می شود و به تکبر و جباریت میگراید. طغیان می کند و بر اثر جهل و غرور کاذب و ضعف اراده به تعدی و تجاوز دست میزند تا مگر بدین وسیله که نامش را کله شقی می نامند خود را بر دیگران تحمیل نماید، و آنان را به اعمال خویش وادار سازد . غافل از اینکه آدم خودخواه و متکبر ، آدم درمانده ی مفلوک تو سری خورده بدبخت سیه روزی است که تن به هر نوکری میدهد. به این دلیل که فقط خودش را می خواهد و هیچ چیز برایش اهمیت ندارد. بدین ترتیب شرف و آبرو هم برایش مهم نیست ، و حتی اخلاق ، سلامت روح ، خانواده و خاک و میهن هم برایش اهمیت ندارد. دست و پای دیگران را می بوسد و چاپلوسی می کند به این دلیل که می ترسد ، مبادا به خود او صدمه ای بزنند . زیرا تکبر و غرور معلول حقارت درونی و ضعف باطنی او است . آدم کله شق و مغرور آدمی است که به خاطر هدفی و باوری حاضر است به راحتی تمام زندگی و خودش را فدا کند ؟ بنابراین یک آدم مغرور و یک آدم خودخواه به هیچ وجه تشابهی با هم ندارند و حتی در تضاد باهم و در مقابل هم هستند. فقط یک مسئله هست و آن اینکه آدمهای خودخواه به دلیل ذلیل بودن بیش از حد؛ آگاهی بر این ذلت معمولا رسم شان است که آدمهای مغرور و خودخواه را کله شق معرفی کنند تا از این رهگذر به خودشان اهمیت و اعتبار بخشند و راه و رسم خودشان را توجیه کرده باشند.