ضمیر ناخودآگاه؟

ضمیر ناخودآگاه ؟!

ضمیر ناخودآگاه ؟!

ضمیر ناخودآگاه ، شما بخشی از هوشیاری و خودآگاهی میباشد که در آن هرگونه بارقه ی فکری به بخش خودآگاه به وسیله حواس پنجگانه برسد ، ضبط و طبقه بندی می شود و از آنجا میتوان اندیشه ها را فرا خواند و مورد استفاده قرار داد . درست مانند یک آرشیو و بایگانی عمل میکند . ضمیر ناخودآگاه ، بدون در نظر گرفتن ماهیت شان تاثیرات و افکار و اندیشه ها را بایگانی میکند . به صورت ارادی و عمدی میتوانید هرگونه فکر و اندیشه و برنامه مثبت را در آنجا کاشته ، سپس آن را به همسنگ مالی و پولی تبدیل کنید . ضمیر ناخودآگاه ، بدوا روی آرزوهای غالب که با احساسات عاطفی ترکیب شده باشد عمل میکند . مورد ایمان را در این راستا در نظر بگیرید . این مطلب را در رابطه با دستورات مربوط به آرزو مورد ارزیابی قرار دهید ، سپس به اهمیت آن پی خواهید برد. ضمیر ناخودآگاه شب و روز مشغول فعالیت است . به واسطه یک روش علمی و اجرایی که برای انسان ناشناخته است ، ضمیر ناخودآگاه از قوای عقل بی پایان یاری می طلبد . سپس به قدرتی دست میابد که توسط آن ، به صورت ارادی آرزوهای قبلی را به هم سنگ عینی و فیزیکی بدل می سازد .همواره به طریقه های عملی و پراکتیکال به این خواسته ها ، تحقق میبخشد . نمیتوانند به صورت کامل ضمیر ناخودآگاه خود را کنترل کنید . لیکن میتوانید به آن برنامه و طرح آرزو بدهید ، تا زمینه های تحققشان را فراهم آورد . دوباره دستورات مربوط به استفاده از ضمیر ناخودآگاه را در فصل مربوط به خود القایی مورد مطالعه قرار دهید . شواهد و مدارک زیادی در دست است که نشان می دهد ، ضمیر ناخودآگاه ، حلقه رابط بین ذهن محدود انسان با عقل کل و بی پایان است . به واسطه این اصل است که میتوان از قوای لایتناهی عقل بی پایان بهره مند شد . در بطن و عمق خودش ، حاوی فرآیند و جریان مرموز و سری است که بر این اساس ، بارقه های ذهنی جرح و تعدیل شده و به هم ارز روحانی بدل میشوند . تنها به این دلیل است که دعا به منبع مناسب انتقال یافته و توان عملی شدن را میابد . باید خاطر نشان کرد که ضمیر ناخودآگاه به صورت آزادی عمل میکند . خواه بخواهید ، خواه نخواهید این نکته نشان میدهد که افکار مخرب و منفی میتواند در آن تاثیر بگذارد . پس باید تسلط خود را بر این افکار منفی حفظ کنید . ؟ هر چیزی که فرد ابداع و خلق میکند ، بدوا به صورت بارقه فکری است . بدون تصور و پنداشتن ، انسان چیزی را نمی تواند ابداع کند . به واسطه ی یاری طلبیدن از قوه ی اندیشه ممکن است بارقه های فکری صورت برنامه و طرح به خود بگیرند .چنانچه اگر قوه اندیشه تحت کنترل و مهار باشد به خلق طرحهایی نائل می شود که موجبات ترقی فرد را در زمینه های مختلف زندگی و شغلی فراهم میآورد . همه ی بارقه های فکری که آمادگی تبدیل شدن به همسنگ یعنی خود را دارند و آنهایی که در ضمیر ناخودآگاه نقش بسته اند باید از قوه اندیشه عبور کنند . و با قدرت ایمان و توکل ترکیب شوند . عمل ترکیب کردن با یک طرح که به منظور تسلیم کردن به ضمیر ناخودآگاه صورت میگیرد ، ممکن است تنها به واسطه ی قوه اندیشه تحقق یابد . از این مطلب چنین نتیجه گرفته می شود که استفاده از ارادی و قصدی از ضمیر ناخودآگاه، ضرورت هماهنگی و همسویی به کارگیری همه ی اصول را طلب میکند ....

برداشت از کتاب قدم به سوی ترقی و خوشبختی ناپلئون هیل ترجمه بهزاد رحمتی.