دفع بیماری با صله ی ارحام ؟

22 دی 1402 - خواندن 6 دقیقه - 585 بازدید





 حتما شنیده اید که یکی از نامهای بسیار مناسب این قرن که ما در آن زندکی 

میکنیم ؛ نام شوم " از خود بیگانگی " است . از خود بیگانگی چه معنائی دارد ؟ همانگونه که از ظاهر مزبور برمی آید ، بیگانه شدن انسان از خویشتن می باشد .

مگر انسان از خویشتن هم بیگانه می گردد ؟ آری ! آری !

هر موقع که دیدید زندگی برای شما طعم بسیار لذیذ حیات را نمی دهد ، بدانید که از خویشتن بیگانه شده اید .

وقتی که دیدید عواطف و احساسات انسانی شما در باره دیگران خشکیده است و نگاهتان به انسانها فرقی با نگاهتان به دیوارها و درختان ندارد ،"بدانید که بیماری از خود بیگانگی در شما شروع شده است .

در آن هنگام که دیدید از اندیشه و تعقل در حقائق ضروری و مفید حیات طبیعی و حیات معنوی احساس لذت و بایستگی ندارید ، یقین داشته باشید که بیماری از خودبیگانگی هستی شما را به بازی گرفته است .

اگر دیدید که شعله های احساس تکلیف در درون شما خاموش گشته است ، فورا به برسی خویشتن بپردازید خواهید دید که بیماری از خود بیگانگی مغز و روان شما را به رکود کشانده است .

همچنین وقتی دیدید بدون علت ، ارتباطات شما با خویشاوندان نزدیک و دور ، رو به سردی گراییده است ، بدانید که بیماری از خود بیگانگی کار خود را کرده است و بیماری دیگری به نام بیگانگی از حوزه ی شخصیت ( خود ) را که همان قطع صله ی ارحام است ، برای شما به ارمغان آورده است و سپس این دو بیگانگی، بیماری سومی را که نامش بیگانگی از انسان است ، به دنبال می آورد و نتائجی ناگوار مانند نیازمندی و مرگ زودرس را به دنبال می آورد . 

آیا اسلام با تاکیدی شدید که در باره صله ارحام دارد ، و با تاکیدی شدید که در باره ی انسان دوستی به عمل آورده است ، منظورش ریشه کن کردن غربت و بیگانگی انسان از دنیا و انسانها و بیگانگی از خویشتن نیست ؟ قطعا چنین است . 

با کمال صراحت و قاطعیت میتوان گفت : هر متفکر و هر مکتبی که بخواهد در باره چاره ی دردها و ناگواریهای انواع بیگانگیها بیندیشد ، هیچ راهی جز این ندارد که نخست انسان را پیدا کند و انسان را با خود خویشتن آشنا بسازند ، و مابین انسان و خویشتنش صلحی برقرار نماید ، آن موقع خواهند دید که از آن همه انواع بیگانگی ها کمترین اثری نمانده است . یکی از مهمترین دلائل پیوستگی جانهای آدمیان به همدیگر همین قانون سازنده ی حیات است که در آیاتی از قرآن مجید و در منابعی از احادیث مشاهده میشود .

این قاعده عبارت است از لزوم دریافت یک خود عالی فراگیر همه ی خودهائی که شایسته اجتماع در یک نفس کلی هستند مدلول صریح همه آن آیاتی است که می فرماید : هر انفاق و احسان و بخشش و نیکوئی که به انسان ها نمائی ، نتیجه آن به خود تو بر می گردد . به قدری آیات قرآنی در این مورد فراوان است که نیازی به ذکر یکایک آنها نیست . به عنوان نمونه یک آیه را متذکر میشویم . ( ان احسنتم احسنتم لانفسکم ) " اگر احسان کنید ، نیکوئی کنید برای خودتان احسان نموده اید ، نیکوئی نموده اید " 

در جملاتی از امیرالمومنین علیه السلام که تفسیر می نماییم ، می فرماید : اگر صله ی ارحام بجای بیاوری ، عمر تو طولانی و بر امکانات مالی تو افزوده میشود .

اگر مخفیانه احسان نمائی کفاره گناهان تو است و اگر آشکارا احسان کنی از مرگ زشت و سخت در امان خواهی بود . این مضمون و اینکه نتیجه ی هر احسان و نیکوئی به دیگرانسانها به خود احسان کننده و انجام دهنده نیکوئی برمیگردد ، بسیار فراوان است به طوری که میتوان گفت : بیش از حد تواتر می باشد . و با اندک دقتی میتوان به واقعیت قاعده ای که در عنوان مبحث آورده ایم اعتقاد نمود . به اضافه آیات و روایات بسیار فراوان که در اثبات قاعده مزبور میباشد ، مشاهدات و تجارب مستمر در امتداد تاریخ ، شاهد گویای ثبوت همین قاعده است که در همه ی ادبیات جوامع بشری مورد استناد است . مشاهدات و تجارب مستمر چنین می رساند که ..._

این جهان کوه است و فعل ما ندا

سوی ما آید نداها را صدا..... مولوی


از تیر آه مظلوم ظالم امان نیابد

پیش نشانه خیزد از دل فغان کمان را..... صائب تبریزی


سیل بر خانه من روی چرا می آورد

من که بی وقت در خانه ی کس را نزدم.... صائب تبریزی


درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد

نهال دشمنی بر کن که رنج بیشمار آرد... حافظ 

سنگ بر شیشه دلهای پریشان نزدم

ایمن از سنگ مکافات بود شیشه ما....صائب تبریزی


ماخذ:

ترجمه و تفسیر نهج البلاغه خطبه صد نهم جلد بیستم ص 19 علامه محمد تقی جعفری 

توضیح : به حروف ابجد نام مقدس حضرت علی علیه السلام 110 میباشد و این یادداشت هم یکصد و دهمین یادداشت است که نگاشته شد . با سپاس از شما مطالعه کننده عزیز.


ما راه و روش از علی و آل گرفتیم

ز اندیشه ایشان به جهان محو غدیریم. ... سعید

برای دفع بیماریصله ی ارحامازخود بیگانگیمرگ زودرس