اندیشه ای در مذهب ؟

11 آذر 1402 - خواندن 5 دقیقه - 340 بازدید


اندیشه ای در مذهب ؟

( آشنایی صحیح با مبانی دینی و پرورش کامل مذهبی و ایمان قوی و راسخ به خالق هستی و تعالیم الهی که هدف آن رشد هماهنگ استعدادهای عقلی و عاطفی و نیروی اراده و شوق به کمال و عشق به فضیلت و حقیقت جوئی و رسیدن به مقام والای انسانیت یعنی حریت و ایثار و خدمت خلق ، فداکاری ، خلوص ، صمیمیت و پاکدلی ، تعاون و سعی و کوشش در مدارج عالی و علمی ، کشف رموز کائنات و سلطه بر نیروی لایزال طبیعت است آدمی را از سیر در اندیشه های پست و ناپاک رزایل و منهیات و کردار نکوهیده و گرایش به ظلم و تبذیر و دروغ و سقوط در منجلاب خیانت و جنایت باز می دارد.

آری پرورش صحیح مذهبی که بر مبانی علمی استوار باشد و داشتن ایمان کامل ، بزرگترین عامل بازدارنده ی جنائی است . )

✴ مذهب ، راه است ؛ راهی از " بشر بودن به سوی انسان شدن " ؛ راهی از ظلمت به نور ، راهی به سوی تعالی روانی ، راهی به سوی کمال ، راهی به سوی ابدیت و هستی جاوید .

مذهب راه انبیاست ، راه راست برگزیدگان خالق یکتا است ، کس ندیدم که گم شد از ره راست .

انبیاء از راه لطف و احسان الهی مبعوث شده اند ، تا راه حق از باطل ، خیر از شر ، سعادت از شقاوت را به بندگان خدا ارائه دهند .

دعوت مشترک تمام انبیاء به توحید یا یکتا پرستی است ، رسالت همگی آنان بر پایه توحید و ایمان به حق و اراده استوار در شیوه ی مرضیه اعمال خیر و شکیبائی و پرورش کف نفس یا اراده ی توقفی در برابر هوای نفس و جهاد با نفس اماره و تزکیه نفس است .

حرکت در شاهراه ، گم شدن ندارد ، ثمره ی آن ، رسیدن به مقصد مطلوب ، یعنی دیدار جمال جهان آرای معشوق و کمال مطلق و معبود لایزال است ؛ اما خروج از شاهراه و به بیراهه رفتن ، علاوه بر گم گشتگی و تحمل رنج و عذاب ، به مقصد نرسیدن ، نومیدی ، ناکامی ، شکست ، سقوط و غرقه شدن در منجلاب رذالت و بدبختی ، نقد عمر به مفت باختن ، حسرت خوردن و افتادن در چاه است . به این ترتیب ، پاداش و کیفر ، در مذهب ، امری است طبیعی ؛ فردوس ، مقصد روندگان در طریقت یا پیروان مذهب است و دوزخ پرتگاه مهیبی است که کوردلان و بیراهه روندگان به سوی آن می شتابند . 

شارع ، شریعه و شریعت ، کلماتی مترادف یکدیگر و دارای ریشه ی مشترک " شرع " هستند و معنای لغوی آن ، راهی است که به آب منتهی می شود ( مانند شریعه ی فرات _ یعنی راهی که به آب فرات می رسد ). در همین معنی است که غیاث اللغات و لغت نامه دهخدا می نویسد : جای به آب درآمدن و کناره ی آبی که خلایق از آنجا آب خورند . اگر بعضی از خیابانهای بغداد را شارع نامیده اند از آن جهت است که این خیابانها یا موازات رودخانه و در کنار آن است یا خیابانی است که به رودخانه منتهی می شود .

اگر به این نکته ظریف عنایت شود که " آب رمز حیات و هستی است و دریا رمز عظمت و ابدیت است معنای ظریف شرع به روشنی درک میشود : " شرع " راهی است که ما را به سوی ابدیت ، به سوی عظمت و هستی مطلق ، به سوی بقا و حیات جاوید سوق می دهد . پیداست که این راه راه خداست " صراط مستقیم و شریعت مقدس الهی ، راه عبودیت است . راهی است مستقیم که حق تعالی برای بندگان نهاده و بدان امر کرده است ، راهی که ما را به سوی کمال و ابدیت می کشاند ، راهی که سعادت مادی و معنوی انسان در آن است و از این رو شرع با قانونگزاری عادی متمایز است زیرا شارع در شریعت مقدس ، ذات باریتعالی است و تمام احکام او اعم از اوامر و نواهی بر اساس فطرت انسانی ، استوار ، تغییر ناپذیر ، ابدی و جهانی است ، تابع زمان و مکان نیست . شامل مصالح جوامع و جوابگوی نیازهای انسانی و هدف آن کمال و سعادت مادی و معنوی و عظمت و اعتلای انسانی و بازگشت به سوی اوست .


مآخذ

مبانی جرم شناسی جلد دوم دکتر مهدی کی نیا.ص 240

رمز حیات و هستیشریعت مقدسدوزخ