تحلیل دو رمان ایدئولوژیک کلبه عموتم و روزگار تفنگ از منظر پسااستعماری

موضوع پسااستعماری به لحاظ تقابل میان قطب استعمارگر و استعمارشده، در حوزه مطالعات فرهنگی مورد واکاوی قرارمی گیرد. همه نوسندگانی رمانهایی که برمبنای تفکر پسااستعماری نوشته شدهاست ؛ مربوط به همان سرزمین هایی نیستند که تحت ظلم قدرتهای بیگانه قرارگرفته اند. به هر روی گستره روایت رمانهایی مبتنی بر موضوع پسااستعماری بسیار وسیع و در خور پژوهش است . آنچه دو رمان »کلبه عموتم « و »روزگار تفنگ « را به یکدیگر نزدیک می کند، همان هدفی است که نویسندگان آنها ریزبینانه به استعمار و استیلای ظالم بر مظلوم و همچنین شیوههای زندگی پسا استعماری ، فارغ از موقعیت جغرافیایی به آن توجه کردهاند. این دو رمان برمبنای تقسیم بندی لوکاچ ( ۱۹۱۹) درشمار رمان آموزشی و به تعبیر این جستار »رمان ایدئولوژیک «، قرارمی گیرد. (لوکاچ،۱۴۰۰: ۱۲۹) هر دو رمان با خلق شخصیت قهرمان، به انسانی والا و پایبند به ارزشهای اخلاقی و مدافع حقوق انسان به معنای اعم پرداخته اند. تحلیل هر دو رمان با رویکرد پسااستعماری و برمبنای شیوه تحلیل محتوای کیفی متن در این پژوهش مورد نظر است