واکاوی جایگاه میانجی گری در شوراهای حل اختلاف با رویکرد جامعه شناختی؛ (از منظر اعضای شعب شوراهای تهران)

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 17

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_CLR-12-45_005

تاریخ نمایه سازی: 5 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

میانجی گری کیفری به مثابه روشی جایگزین در جهت مصالحه اجتماعی محسوب می شود که با حضور طرف های یک اختلاف کیفری و نقش آفرینی شخصی ثالث به نام میانجی گر برگزار می شود. نوشتار حاضر تلاش دارد تا با رویکردی جامعه شناختی به واکاوی میانجیگری کیفری در شوراهای حل اختلاف تهران بپردازد. روش پژوهش مورد استفاده کیفی به شیوه تحلیل مضمون (تماتیک) با ابزار مصاحبه ساختارنیافته بوده که نمونه ها به شیوه هدفمند در سطح مجتمع های شورای حل اختلاف شهر تهران تا دست یابی به اشباع نظری به تعداد یازده نفر گزینش شده اند. داده های گردآوری شده در قالب مضامین اصلی «ارتباطات شورای حل اختلاف با نظام قضایی و بسترهای اجتماعی»، «ماهیت و هدف شورای حل اختلاف»، «کیفیت اجرای برنامه های سازشگری و حل اختلاف» و «چالش های شورای حل اختلاف در مسیر قضازدایی و مصالحه اجتماعی» صورت بندی شده و موید ضرورت فعالیت شوراها به عنوان نهادی مستقل از نظام  قضایی و برخاسته از جامعه هستند؛ زیرا در حال این عدم استقلال، سبب غلبه رویکرد قضایی بر شوراها، تلقی این نهاد به عنوان بازوی کمک کننده و نهاد معاضدت حقوقی شده است. غلبه چنین رویکردی سبب شده سازشگران فعال در شوراها از نقش تسهیل گری دور شده و رویکردی مشابه با قضات دادگستری پیدا کرده اند. پیامد این قضایی شدن در بهره نگرفتن از ظرفیت جامعه محلی، کم توجهی به نیازهای اصحاب دعوا و عدم ریشه یابی و رویکرد حل مساله، بروز می کند. بدین ترتیب در حال حاضر شوراها از اهداف اولیه خود فاصله گرفته و عملکرد آن ها از  میانجی گری کیفری به معنای اخص تفاوت بسیاری دارد.

نویسندگان

حمید نادری

دانش آموخته دکتری جامعه شناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران

محمد متین پارسا

دانش آموخته دکتری حقوق کیفری و جرم شناسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.

محمد پورمازار

دانش آموخته کارشناسی ارشد حقوق کیفری و جرم شناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.