وحدت و همگرایی ادیان در انتظار منجی؛ آخرالزمان: تقابل یا وحدت ادیان؟

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 64

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ZIARAT01_007

تاریخ نمایه سازی: 16 دی 1402

چکیده مقاله:

بشر همواره در کنجکاوی نسبت بدانچه بر او گذشته تا به امروز خویش رسیده، متونی تاریخی را از زوایای گوناگون به رشته تحریر درآورده است. گروهی زندگی و اقدامات پادشاهان و حکمرانان را محور حرکت تاریخ و مهمترین بخش آن دانسته و تاریخ زندگی پادشاهان و سلسله های حکومتی را همراه با جنگ ها و صلحهای آنان بهعنوان تاریخ بشر از خویش به یادگار گذاشته اند.گروهی در مقابل بر این باور اصرار داشته اند آنچه سبب حرکت تاریخ و جهتگیری آن شده است نه اقدامات پادشاهان که تلاشهای دانشمندان هر دوره بوده که به نوبه خود دربار و دیگر نهادها را نیز متاثر از خویش ساخته است.اگرچه پاسخ و همچنین واقعیت این است که تاریخ به عنوان یک کل منسجم همواره برآیندی است از تعامل همه گروههایی که نقشی تاریخساز دارند، اما در این میان با وقایع دیگری نیز در تاریخ مواجه می شویم. از آن جمله است برانگیخته شدن پیامبرانی الهی در گوشه و کنار جهان و در دورههای گوناگون که به نظر میرسد تاکنون در بررسی های تاریخی با بیشترین غفلت و بی مهری مواجه شده باشد.دراین غفلت بزرگ و احتمالا معنیدار، ظاهر جریان اینگونه است که تاریخ بشر بینیاز از پیامبران الهی به حرکت خویش در ابعاد گوناگون ادامه میداده و در این میان هر از چندی به دلیل فاصله گرفتن برخی انسان ها و جوامع بشری از دستورات الهی پیامبری مامور میشده تا آنان را به راه خداوند فرا بخواند. در این نگاه، تلاشهای پراکنده پیامبران (سلام االله علیهم اجمعین) عارضهای است- البته مثبت- بر جریان طبیعی رشد جوامع بشری در طول تاریخ که ما آن را به نام تمدن میشناسیم و آنچه امروز بشر از آن برخوردار است نتیجه فعل و انفعالات طبیعی جریان تمدنسازی است که نقش پیامبران(سلام االله علیهم اجمعین) در آن حاشیه ای تر از آن است که مورد توجه علمی قرار گیرد.البته در مقابل این دیدگاه نیز وجود دارد کهاصولا هرآنچه امروزه به عنوان جلوههای واقعی تمدن بشری از آن برخورداریم، نتیجه تلاش ها و آموزشهای این گروه در طول تاریخ است.متاسفانه امروزه و در زمانی که مومنان به همه ادیان الهی امید دارند که به ظهور منجی و حوادث آخرالزمان نزدیک شده باشیم، حزب شیطان دست بهکار شده و با استفاده از ابزار قدیمی اما موثر خود یعنی ایجاد اختلاف میان برادران سعی در ایجاد فتنه و جنگ و خونریزی دارد تا شایداز این طریق یک بار دیگر در جریان حاکمیت الهی ایجاد اختلال نماید. این جنگ همان واقعه موهوم آرماگدون است که امروزه از سویصهیونیستها و در قالب مقالات و فیلم های هالیوودی بدان دامن زده میشود. بر اساس این ادعا در آخرالزمان مومنان به دو دین یهودیت و مسیحیت در اتحاد با هم در یک سو قرار گرفته و مومنان به دین اسلام در سوی دیگر این نبرد بزرگ در مقابل آنان قرار میگیرند. نتیجه این جنگ چیزی نیست جز از بین رفتن اکثریت جمعیت کره زمین و باقی ماندن گروهی اندک که پس از آن بر زمین حاکمیت خواهند داشت. طبیعی است که در این ادعا - چنانچه به وقوع بپیوندد- در طراحی واقعی شیطان همان گروه اندک نیز زمین را به ارث نبرده و با ایجاد اختلاف و جنگ میان آنان قتلعامی صورت خواهد گرفت که منجر به از میان رفتن نسل انسان بر روی زمین خواهد شد؛ اما در اعتقاد ما جریان اینگونه نیست. جریان آخرالزمان صحنه نبرد مومنان ادیان الهی نیست، بلکه صحنه نبردی است میان مومنان به تمامی ادیان الهی و حتی حق طلبانی که تا آن روز جای خود را در هیچ دین رسمی نیافتهاند از یک سو و جریان ضد دین و حزب شیطان از سوی دیگر است. در این واقعه برخلاف آرماگدون مورد ادعا، تلفات حداکثری نیست و تنها کسانی از سر راه الهی شدن تمدن برداشته می شوند که تا آخرین روز بر باقی ماندن در حزب شیطان پافشاری نمایند. این روز، روز ایمان جمعی بشر و وحدت ادیانی است که هرکدام در طول تاریخ در مقطعی به دنبال دیگری آمده و تلاش نمودهاند تا انسان را متوجه حقیقتی ماورایی کنند که سعادت ابدی آنان در گرو آن است.به امید آن روز.

نویسندگان

محمدهادی همایون

استاد گروه فرهنگ و تمدن دانشگاه امام صادق(علیه السلام)