بررسی کیفیت حاکمیت شرکتی در بانک ها و موسسات مالی در مقایسه با شرکت-های غیرمالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

یکی از عوامل اصلی بهبود کارایی اقتصادی، حاکمیت شرکتی است که در برگیرنده مجموعه ای از روابط میان مدیریت شرکت، هیئت مدیره، سهامداران و سایر گروه های ذینفع است. حاکمیت شرکتی ساختاری را فراهم می کند که از طریق آن هدف های بنگاه تنظیم و وسایل دستیابی به هدف ها و نظارت بر عملکرد تعیین می شود. این نظام راهبری، انگیزه لازم برای تحقق اهداف بنگاه را در مدیریت ایجاد کرده و زمینه نظارت موثر را فراهم می کند. به این ترتیب شرکت ها منابع را با اثر بخشی بیشتری به کار می گیرند. از این رو امروزه وجود یک حاکمیت داخلی قوی، باعث کاهش مشکلات نمایندگی شده و به مدیران برای بهبود عملکرد مالی شرکت انگیزه می دهد. لذا بر این اساس در پژوهش پیش رو به بررسی کیفیت حاکمیت شرکتی در بانک ها و موسسات مالی در مقایسه با شرکت های غیرمالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. برای این منظور یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی مطرح گردید. نمونه آماری این پژوهش شامل ۱۸ بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و ۱۹ شرکت بیمه و سرمایه گذاری بعنوان نمونه موسسات مالی و ۷۷ شرکت تولیدی بعنوان نمونه غیرمالی می باشند. روش آماری این پژوهش رگرسیون چند متغیره می باشد که جهت آزمون فرضیه ها از نرم افزار Eviews استفاده گردید همچنین جهت مقایسه بین شرکت های تولیدی و موسسات مالی از آزمون والد استفاده گردید. نتایج بیانگر این است که: بین تاثیر اندازه هیات مدیره، تاثیر دوگانگی وظیفه مدیرعامل، تاثیر تمرکز مالکیت بر عملکرد مالی در موسسات مالی نسبت به موسسات غیرمالی، تفاوت معناداری وجود دارد. ولی بین تاثیر استقلال هیات مدیره بر عملکرد مالی موسسات مالی نسبت به عملکرد مالی موسسات غیرمالی، تفاوت معناداری وجود ندارد.