«یگانگیِ الهی» و «چندگانگیِ انسانی» از منظر الهیات سیاسی و تمدنی
محل انتشار: فصلنامه علوم سیاسی، دوره: 23، شماره: 90
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 196
فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JCKE-23-90_003
تاریخ نمایه سازی: 19 اسفند 1399
چکیده مقاله:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل و تبیین نسبت میان وحدت و کثرت در تمدن اسلامی از منظر قرآنی و استلزامات آن در دولت امتگرا یا «دولت تمدنی» در اسلام است. در این راستا با رویکرد تمدنی و با روش تحلیلی-تفسیری، دو عنصر «سُبُل» و «صراط» در قرآن و نسبت بین آن دو (یک راه و چندین طریق) تبیین خواهد شد. این کار کمک میکند تا اولاً، مقولهی «سبل و صراطِ» نفسالامری (در عالم خلق و ثبوت) را از «سبل و صراطِ» عینی و انضمامی (در عالم اثبات) تفکیک کنیم؛ ثانیاً، رابطه-ی بین سَبیلهای متکثر و صراط واحد در عرصههای زمینی و زمانی را تبیین نماییم. دراینمنظر، صراط محقَّقِ تمدنی، برآمده از تراکم و انباشت سَبیلهای تمدنی است. تا زمانیکه سَبیلهای تمدنی (کثرات انسانی) انباشته نشوند، اَبَرنظام اجتماعی (صراط تمدنی) شکل نمیگیرد؛ و تا زمانیکه این اَبَرنظام اجتماعی صورت نیابد، هویت تمدنی بهوجود نمیآید. شکلگیری صراط تمدنی در پیوندی تنگاتنگ با دولت تمدنی، در سه تصویر:«دولت سرزمینی تمدنی»، «دولت سرزمینی امالقری» و «دولت فراسرزمینی تمدنی» است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حبیب اله بابائی
استادیار، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، ایران