ابن سینا در چالش با نظریه مثل افلاطون

سال انتشار: 1386
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,436

فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_APMN-11-38_002

تاریخ نمایه سازی: 25 آذر 1397

چکیده مقاله:

یکی از نظریاتی که به طور جدی، ابن سینا، آن را به چالش کشیده است، نظریه مثلافلاطونی است، یقینا وقتی افلاطون به طراحی چنین نظریه ای می پرداخت گمان جدی اشاین بود که بدان وسیله می تواند پیدایی عالم محسوسات را با نظر به ناپایداری آن و قابلشناخت نبودن یقینی آن، توجیه کند.ابن سینا، از جمله حکیمانی است که نظریه مثل افلاطونی را ارزیابی منفی کرده وآشکارا آن را منسوب به دوران خامی و ناپختگی اندیشه یونانی دانسته است و این درحالی است که ستایش خود را از فیلسوف دیگری که معاصر و شاگرد بزرگ افلاطون،یعنی ارسطو بوده، پوشیده نمی دارد. او به صراحت اعتقاد به مثل را ناشی از جهل،دانسته است. به گمان وی چنین نظریه ای مستظهر به منطق قوی استدلالی و برهانینیست. بخشی از آثار مهم ابن سینا به نقد و بررسی این نظریه اختصاص داده شده استکه از جمله آن می توان به مقاله هفتم الهیات شفا اشاره کرد.نگارنده مقاله درصدد است با عنایت به ساختار کلی نظریه مثل در اندیشه افلاطون وصورت تقریر یافته آن نزد ابن سینا، نشان دهد که چرا بر خلاف فیلسوفان مسلمان دیگرهم چون شیخ اشراق و ملاصدرا، نظریه ابن سینا قایل به نارسایی آن در تبیین نظامپیدایی عالم بوده است. به این منظور سعی می شود تا با بررسی آرای مکتوب افلاطون، ودریافت ابن سینا از آن نظریه، نشان داده شود که نقد فلسفی ابن سینا تا چه اندازه موجهبوده است.

نویسندگان

زهره توازیانی

استادیار دانشگاه الزهرا، مدیر گروه دانشگاه الزهرا